گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد نوزدهم
بخش دوم: سورهي جاثیه




اشاره
نشانههاي توحید معادباوري و ردّ ادعاهاي منکران عظمت قرآن بیان شریعت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله تفسیر قرآن مهر جلد
نوزدهم، ص: 55
اول: سیماي سورهي جاثیه
اشاره
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداي گستردهمهرِ مهرورز ا
کلیات
سورهي جاثیه در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرود آمده و داراي 37 آیه، 488 کلمه و 2191 حرف است. این سوره
و چهل و پنجمین سوره در چینش (« احقاف » و قبل از سورهي « دخان » شصت و چهارمین سوره در ترتیب نزول، (پس از سورهي
آیهي 28 این سوره « جاثیه » سبب نامگذاري آن به .« دَهْر » و « شریعت » ،« جاثیه » : کنونی قرآن است. نامهاي این سوره عبارتاند از
از آیهي 18 آن گرفته شده است. « شریعت » است که به زانو در آمدن بسیاري از مردم را در صحنهي قیامت مطرح کرده است و نام
در مورد فضیلت این سوره از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمودند: کسی که سورهي جاثیه را بخواند، خدا در
تذکر: روشن است که این آثار هنگامی «1» . روز قیامت عیبهاي او را میپوشاند و ترس و وحشت او را به آرامش تبدیل میکند
است که انسان آن را بخواند و در مفاهیم آن اندیشه کند و در زندگی خود به کار بندد.
ویژگی ها
آغاز شده است. ص: 56 « حم » این سوره نیز همچون سورههاي غافر و احقاف، با حروف مقطعهي
اهداف
هدفهاي اساسی سورهي جاثیه عبارتاند از: 1. یادآوري توحید؛ 2. یادآوري رستاخیز و ردّ منکران معاد؛ 3. بیان عظمت قرآن و
شریعت پیامبر صلی الله علیه و آله.
مطالب
2. ادعاهاي ؛(6 - مهمترین مطالب این سوره عبارتاند از: الف) عقاید: 1. توجه دادن مردم به آیات و نشانههاي خدا (در آیات 3
صفحه 21 از 125
4. بیان شریعت ؛( 9 و 20 - 3. توجه به عظمت قرآن (در آیات 2 ؛(26 - مادیّون در انکار معاد و پاسخ قاطع به آنان (در آیات 24
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله (در آیهي 18 ). ب) اخلاق: دعوت به عفو و گذشت در عین قاطعیّت (در آیهي 14 ). ج) داستان:
17 ). د) مطالب فرعی: 1. تهدید گمراهان و منحرفان در عقیده (در - گزارشی از داستان بنی اسرائیل و نعمتهاي آنان (در آیات 16
3. حمد و ؛(34 - آیهي 23 به بعد)؛ 2. بیان صحنههاي تکان دهندهاي از قیامت و نامهي اعمال و کیفرهاي اخروي (در آیات 27
5. اشارهاي به هدف ؛(12 - 4. دریا و آنچه در آسمانها و زمین است مسخّر انسان است (در آیات 11 ؛( ستایش خدا (در آیهي 36
خلقت جهان (در آیهي 22 ). *** ص: 57
دوم: محتواي سورهي جاثیه
اشاره
قرآن کریم در آیات اول و دوم سورهي جاثیه با بیان دو حرف مقطعه، به مبدأ نزول قرآن و صفات او شاره میکند و میفرماید: 1 و
2. حم* تَنزِیلُ الْکِتَبِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ حا، میم.* فرو فرستادن کتاب (: قرآن) از جانب خداي شکستناپذیر فرزانه است.
نکتهها و اشارهها: 1. مشابه این آیات در آغاز سورهي غافر (مؤمن) گذشت و مطالبی در مورد آنها بیان کردیم. تکرار این مطالب
براي اهمیت و تأکید است. 2. در این آیات به نزول قرآن از سوي خداي عزیز و حکیم اشاره شده است که این دو صفت خدا با
قرآن ارتباط دارد؛ زیرا عزّت خدا موجب شده که قرآنی شکستناپذیر بیاورد و حکمت خدا محتواي قرآن را حکمتآمیز کرده
است؛ به عبارت دیگر، قرآن جلوهاي از عزّت و حکمت خداست. آموزهها و پیامها: 1. قرآن معجزهاي است که از همین حروف
معمولی ساخته شده است (اگر میتوانید مانند آن را بیاورید). 2. قرآن جلوهاي از عزّت و حکمت خداست که فرو آمده و در
دسترس بشر قرار گرفته است (پس از آن بهره ببرید). *** ص: 58
نشانههاي خدا در پهنه هستی براي خردورزان
- قرآن کریم در آیات سوم تا پنجم سورهي جاثیه به نشانههاي خدا در صحنهي جهان، انسان و طبیعت اشاره میکند و میفرماید: 3
5. إِنَّ فِی السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِلْمُؤْمِنِینَ* وَفِی خَلْقِکُمْ وَمَا یَبُثُّ مِن دَابَّۀٍ آیَاتٌ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ* وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ
مِنَ السَّماءِ مِن رِزْقٍ فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْ رِیفِ الرِّیَاحِ آیَاتٌ لِقٌوْمٍ یَعْقِلُونَ قطعاً، در آسمانها و زمین نشانههایی براي مؤمنان
است.* و در آفرینش شما و آنچه از جنبندگان پراکنده میکند، نشانههایی است براي گروهی که یقین میآورند.* و پی در پی
آمدن شب و روز، وآنچه از روزيها که خدا از آسمان فرو فرستاد و با آن زمین را، پس از مردنش، زنده نمود و دگرگونی بادها،
نشانههایی است براي گروهی که خردورزي میکنند. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات به نشانههاي متعدد خدا در صحنهي آسمان
و زمین و انسان اشاره شده است، نشانه هایی که خداشناسی انسان متفکّر را کامل کرده، او را به یقین و ایمان میرساند. 2. آفرینش
آسمانهاي با عظمت و نظم عجیب آن و نیز آفرینش زمین با حرکتهاي متعدد که در فضا شناور است، همگی از نشانههاي علم
وحکمت و قدرت خداست. 3. ساختمان بدن انسان و ساختمان سلولهاي آن و اعضا و جوارح منظم و اسرارآمیز آن یکی دیگر از
نشانههاي قدرت وعلم آفریدگار آنهاست. 4. هزاران نوع جانداري که در سطح زمین، در قارهها و دریاها پراکنده شدهاند و هر
شب و روز، همان « اختلاف » کدام دنیاي عجیب و زیباي خود را دارند نیز کتابی از عظمت هستی و هستیآفرین است. 5. مقصود از
رفت و آمد آنهاست که بسیار حساب شده و شگفتانگیز است و یا منظور تفاوت شبانه روز در طول سال تفسیر قرآن مهر جلد
که در اثر حرکتهاي زمین حاصل میشود و با پیدایش فصول مختلف، برکات زیادي را براي انسان در «1» نوزدهم، ص: 59 است
صفحه 22 از 125
در این آیات همان بارانهایی است که از جوّ زمین فرود « رزق » پی دارد و انسان اندیشمند را به یاد خدا میاندازد. 6. مقصود از
میآید و زمین مرده را زنده و سرسبز میسازد. البته این احتمال نیز وجود دارد که رزق اشاره به نور و گرما نیز باشد که از آسمان
به سطح زمین میرسد و عامل رشد و حیات میشود و خردورزان را به یاد آفریدگار این نعمتها میاندازد. 7. وزش بادها عامل
جابهجایی هوا و ابرهاست و نیز سبب لقاح گیاهان و زایش آنها میشود و بدین ترتیب باران و هواي تازه و میوهها و گلها را به
ارمغان میآورد که تفکّر در آنها انسان را خداشناس میگرداند. 8. در این آیات به سه عنوان تعقّل، یقین وایمان اشاره شده است؛
یعنی اگر کسی به نشانههاي خدا بنگرد و در آنها تفکر کند، خداشناس میشود، و اگر جستوجوگر یقین باشد به یقین میرسد و
در مرحلهي سوم به ایمان دست مییابد. پس این آیات مراحل معرفت الهی را از تفکر، یقین و ایمان بیان میکند، اما در آیه، بر
9. اگر انسان اهل تفکر باشد، با مشاهدهي نشانههاي «2» . اساس درجات شرافت، اول ایمان سپس یقین و در آخر تفکر را ذکر کرد
خدا، خداشناستر میشود و به مراحل عالی یقین و ایمان میرسد، اما اگر فکر خود را به کار نیندازد و طالب یقین و ایمان نباشد، از
مشاهدهي آیات و نشانههاي خدا سودي نمیبرد. ص: 60 آموزهها و پیامها: 1. با جهانشناسی ایمان
خود را کامل کنید. 2. با مطالعات انسانشناسی و زیستشناسی، به یقین و خداشناسی برسید. 3. با مطالعه در نظام شبانهروز و
طبیعت، به خداشناسی برسید. 4. خردورزي کنید تا خداشناس شوید. 5. جهانشناسی، انسان را به خداشناسی، یقین و ایمان
میرساند. *** قرآن کریم در آیهي ششم سورهي جاثیه با اشاره به عظمت و حقّانیّت آیات قرآن میفرماید: 6. تِلْکَ آیَاتُ اللَّهِ
نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَ دِیثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآیَاتِهِ یُؤْمِنُونَ آن [ها] آیات خداست، که آن را به حق بر تو میخوانیم؛ پس به کدام
در این جا، نشانههاي خداست که در « آیات » سخن بعد از (سخن) خدا و آیاتش، ایمان میآورند؟! نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از
.2 «1» . آیات قبل بیان شد و یا آیات قرآن است که از طرف خدا نازل شده است، البته مانعی ندارد که مقصود هر دو مورد باشد
محتواي آیات قرآن و نبوّت پیامبر علیه السلام و وحی الهی حق است؛ یعنی این آیات الهی چنان گویا و مستدل است که دلیل بر
به معناي سخن نو است که در این جا اشاره به داستانهاي عبرتآموز قرآن « حدیث » . حقّانیّت خود آیات و آورندهي آن است. 3
که سرگذشت عبرت آموز اقوام پیشین را بیان میکند و در دلها شور ایمان و تقوا را «2» است، یعنی چه حدیثی بهتر از حدیث خدا
برمیانگیزد. ص: 61 اگر کسی به سخن خدا و قرآن ایمان نیاورد، حدیث بهتري براي ایمان آوردن
آموزهها و پیامها: 1. تلاوت قرآن و محتواي آن، حق است. 2. به سراغ غیر خدا و آیات حق او نروید که چیزي «1» . نخواهد یافت
بهتر براي ایمان آوردن نمییابید. *** قرآن کریم در آیات هفتم تا دهم سورهي جاثیه به واکنش منفی مخالفان در برابر قرآن و
10 . وَیْلٌ لِکُلِّ أَفَّاكٍ أَثِیمٍ* یَسْمَعُ آیَاتِ اللَّهِ تُتْلَی عَلَیْهِ ثُمَّ یُصِرُّ مُسْتَکْبِراً کَأَن لَمْ - فرجام عذابآلود آنان اشاره میکند و میفرماید: 7
یَسْمَعْهَا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ* وَإِذَا عَلِمَ مِنْ آیَاتِنَا شَیْئاً اتَّخَذَهَا هُزُواً أُولئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ* مِن وَرَائِهِمْ جَهَنَّمُ وَلَا یُغْنِی عَنْهُم مَا کَسَبُوا
شَیْئاً وَلَا مَا اتَّخَ ذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاءَ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ واي بر هر دروغ زن گنهپیشه!* که آیات خدا را که بر او خوانده میشود،
میشنود، سپس متکبرانه پافشاري میکند، گویا آن را نشنیده است؛ پس او را به عذاب دردناکی مژده بده.* و هرگاه از آیات ما
چیزي را بداند، آنها را به ریشخند میگیرد؛ آنان عذابی خوارکننده برایشان (آماده) است!* فرا روي آنان جهنّم است؛ و
دستاوردشان و آنچه را، غیر از خدا، سرپرستان (خود) برگزیدهاند، هیچ چیز (از عذاب الهی را) از آنان دفع نخواهد کرد؛ و برایشان
عذابی بزرگ است! ص: 62 شأن نزول: حکایت کردهاند که برخی مشرکان همچون نضر بن حارث
و ابوجهل افسانههایی از غیر عرب براي مردم حکایت میکردند تا مردم را سرگرم سازند و از آیین حق بازدارند، و آیات فوق بدین
نکتهها و اشارهها: 1. هر چند شأن نزول این آیات در مورد افسانه گویی نضر بن حارث و ابوجهل است، اما «1» . مناسبت فرود آمد
به « افّاك » معناي آیات فوق منحصر در این افراد نیست و شامل هر گناهکار دروغگویی میشود که مخالف قرآن باشد. 2. واژهي
نیز به معناي گناهکاري است که بسیار گناه « اثیم » انسان بسیار دروغگو و یا کسی که دروغ بزرگ میگوید گفته میشود و
صفحه 23 از 125
میکند؛ یعنی مخالفان قرآن افرادي آلوده به گناه و دروغ هستند. 3. در این آیات بیان شده که مخالفان در برابر آیات الهی چند
واکنش دارند: الف) در برابر قرآن تکبّر میورزند، به طوري که گویی آیات الهی را نمیشنوند. ب) هرگاه از مطالب آیات الهی
آگاهی یابند، آنها را به ریشخند میگیرند. 4. اگر کسی آیات الهی را بشنود، انتظار میرود که در او اثر کند و دیگر تکبّر نورزد
ولی مشرکان لجوج اینگونه نبودند. 5. در این آیات چند مجازات براي مخالفان آیات الهی در نظر گرفته شده است: الف) عذاب
دردناك الهی؛ ب) عذاب خوار کنندهي الهی؛ ج) دوزخی که در انتظار آنان است؛ د) عذاب بزرگ خدا که براي آنان آماده شده
است. 6. در این آیات بیان شده که اگر مشرکان چیزي از آیات الهی را بدانند، نه ص: 63 تنها آن
آیه، بلکه همهي آیات قرآن را ریشخند میکنند و این نهایت جهل و لجاجت آنهاست که چیزهایی را هم که نمیدانند مسخره
براي عذاب « مژده » میکنند. 7. از آن جا که مخالفان آیات قرآن را ریشخند میکردند، خدا نیز آنان را ریشخند میکند و از تعبیر
آنان استفاده میکند. 8. مشرکان مخالف قرآن در رستاخیز تنها میشوند و اموال و بتها و مبعودانشان نمیتوانند از آنان دفاع کنند
مشرکان است، همان جهنّم آخرت است که مشرکان بدان پشت « وراي » و عذاب را از آنها دفع کنند. 9. مقصود از دوزخی که
آموزهها و پیامها: 1. دروغگویی، «1» . کردهاند و یا منظور دوزخی است که از آنان پوشیده است و نتیجهي اعمال آنهاست
گناهکاري و تکبّر از عوامل محرومیت از آیات الهی است. 2. تکبّر در برابر آیات الهی و ریشخند آنها، از عوامل عذاب است. 3. از
اموال و معبودان دروغین در رستاخیز کاري ساخته نیست. 4. اگر میخواهید از عذاب نجات یابید، از دروغ، گناه، تکبّر و ریشخند
آیات الهی دوري گزینید. *** قرآن کریم در آیهي یازدهم سورهي جاثیه به هدایت قرآن و فرجام عذابآلود کافران اشاره کرده،
میفرماید: 11 . هذَا هُديً وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذَابٌ مِن رِجْزٍ أَلِیمٌ این (قرآن) راهنماست؛ و کسانی که آیات
پروردگارشان را انکار کردند، برایشان عذاب دردناك اضطرابآور است! ص: 64 نکتهها و اشارهها:
به معناي اضطراب و « رجز » . 1. قرآن هدایتگر و برنامهي زندگی انسان است و او را به سعادت دنیوي و اخروي رهنمون میسازد. 2
که در انتظار کافران منکر آیات الهی «1» لرزش و بینظمی است؛ از این رو به بلاهاي سخت و اضطرابآور نیز رجز گفته میشود
است. آموزهها و پیامها: 1. قرآن هدایتگر است (پس با کفر و انکار، خود را از آن محروم نسازید). 2. آیات الهی را انکار نکنید که
دچار عذاب دردناکی میشوید. *** قرآن کریم در آیات دوازدهم و سیزدهم سورهي جاثیه به نشانههاي خدا در دریا و آسمان و
زمین اشاره میکند و میفرماید: 12 و 13 . اللَّهُ الَّذِي سَخَّرَ لَکُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْکُ فِیهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْ لِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ*
وَسَخَّرَ لَکُم مَا فِی السَّماوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً مِنْهُ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ خدا کسی است که دریا را براي شما رام
ساخت تا کشتیها به فرمانش در آن روان شوند و تا از بخشش او بهره جویید و تا شما سپاسگزاري کنید.* و (منافع) آنچه در
آسمانها و آنچه در زمین است را، در حالی که همگی از اوست، براي شما مسخر ساخت؛ قطعاً، در آن [ها] نشانههایی است براي
گروهی که تفکّر میکنند. نکتهها و اشارهها: 1. حدود دو سوم کرهي زمین را آب پوشانده است و دریاها منبع مهم غذایی بشرند؛
انواع ماهیها و گوشتهایی که بدون زحمت در دریاها ص: 65 پرورش مییابند و ما آنها را صید
میکنیم و به عنوان غذاي لذیذ مصرف میکنیم و اکنون که جمعیت کرهي زمین زیاد شده، منبع غذایی دریا بیشتر مورد توجه
دانشمندان قرار گرفته است و از این رو مقرراتی براي صید و جلوگیري از آلودگی آب دریا وضع میشود. آري؛ دریا یکی از
نعمتها و نشانههاي خداست که یادآوري آن روح سپاسگزاري را در بشر زنده میکند. 2. در این آیه به حرکت با شکوه
کشتیها در آب و شکافتن سینهي امواج اشاره شده است که این نعمت راه استفاده از دریا را هموار کرده است تا انسان بتواند از
کشتیهاي غولپیکر براي حمل و نقل بارهاي عظیم و مسافران زیاد استفاده کند. آري؛ خداست که خواص عناصر آب و کشتی و
اختلاف وزن حجمی آنها را طوري قرار داد، که انسان بتواند از صحنهي اقیانوسها به عنوان جاده استفاده کند. 3. یادآوري
نشانههاي خدا در پهنهي هستی، همراه با بیان نعمتهاي او، عشق به خدا را در دلها زنده میکند و انسان را به تعظیم در برابر
صفحه 24 از 125
. عظمت و لطف پروردگار وا میدارد؛ چرا که انسان فطرتاً نسبت به کسی که به او کمک و لطف کند عشق و علاقه پیدا میکند. 4
در قرآن به دو معنا آمده است: الف) به معناي در خدمت منافع و مصالح بشر بودن، همانگونه که میگوید: خورشید و ماه « سخّر »
مسخّر انسانهاست، یعنی خدمات و منافع آنها در خدمت بشر است. ب) آن که زمام اختیار چیزي در دست بشر باشد، همان طور
5. در این آیات به جایگاه بلند انسان اشاره شده که دریا و «1» . که در مورد تسخیر کشتیها و دریاها و نهرها اشاره شده است
آسمانها و زمین همه در خدمت او قرار گرفته است. آري؛ تفکر در این مطلب انسان را خداشناس و سپاسگزار حق میگرداند.
6. حرکت کشتیها به فرمان خداست و آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست ص: 66 «2»
و با این وجود همه را در اختیار بشر گذاشته است؛ پس بسیار ناسپاسی است که انسان به سراغ غیر خدا برود. آموزهها و پیامها: «1»
1. با دقت در دریا نوردي و فواید آن، سپاسگزار (خدا) شوید. 2. با تفکر و جهانشناسی، خداشناس شوید. 3. در صحنهي دریا،
زمین و آسمان، نشانههاي خدا را ببینید. ***
هر چه کنی به خود کنی
قرآن در آیات چهاردهم و پانزدهم سورهي جاثیه به برخورد اخلاقی با کافران و قانون بازتاب عمل هر کس به خودش اشاره
میکند و میفرماید: 14 و 15 . قُل لِلَّذِینَ آمَنُوا یَغْفِرُوا لِلَّذِینَ لَا یَرْجُونَ أَیَّامَ اللَّهِ لِیَجْزِيَ قَوْمَاً بِمَ ا کَ انُوا یَکْسِبُونَ* مَنْ عَمِلَ صَالِحاً
کسانی را که امید به روزهاي خدا (در رستاخیز) » : فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَ اءَ فَعَلَیْهَا ثُمَّ إِلَی رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ به کسانی که ایمان آوردند بگو
هر کس (کار) شایستهاي به جا آورد، پس به *.« ندارند بیامرزید، تا (خدا) گروهی را به خاطر آنچه به دست میآوردند جزا دهد
سود خودش است، و هر کس (کار) بدي کند پس به زیان اوست؛ سپس فقط به سوي پروردگارتان بازگردانده میشوید. نکتهها و
اشارهها: 1. این آیات به مؤمنان دستور میدهد که در هنگام برخورد با کافران، با ص: 67 بزرگواري
آنان را مورد عفو قرار دهید و با آنان برخورد خشن و نامطلوب نکنید. آري؛ گذشت و بزرگواري یکی از عوامل جذب مخالفان
است، همان طور که برخورد تند و خشن بر لجاجت مخالفان میافزاید. البته این قاعدهي کلی اخلاقی موارد استثنایی نیز دارد؛ یعنی
در مورد افراد لجوج و سرسخت که نرمی و عفو تأثیر منفی دارد و بر لجاجت آنان میافزاید چارهاي جز برخورد و مجازات نیست.
روزهاي مخصوص است، وگرنه همهي روزها روزهاي خداست. برخی مفسران آن را اشاره به روز مرگ، « ایّام اللَّه » 2. مقصود از
3. یک قاعدهي کلی در مورد «1» . روز رستاخیز، روز عذاب او و روز قیام امام مهدي (عجلاللَّه تعالی فرجه الشریف) دانستهاند
نتایج اعمال خوب و بد انسانها این است که هر کس کار خوب میکند به سود خودش است وهر کس کار بدي انجام میدهد به
زیان خود اوست. آنچه در کاشتهاي میکنی امروز درو طمع خوشهي گندم مکن از دانهي جو به عبارت دیگر، سود و زیان اعمال
انسان به خدا و پیامبر نمیرسد، پس اگر کسی از دستورات دینی اطاعت کرد، زمینهي رشد و سعادت خود را فراهم کرده است و
آموزهها و پیامها: 1. با مخالفان با نرمی و گذشت رفتار کنید. «2» . هر کس نافرمانی کرد، زمینهي سقوط خود را فراهم کرده است
2. منکران قیامت، منتظر دیدن نتیجهي اعمال خود در رستاخیز باشند. 3. هر چه کنی به خود کنی. 4. فرجام شما به سوي خداست
(و نتایج اعمال خود را میبینید). *** ص: 68 قرآن کریم در آیات شانزدهم و هفدهم سورهي جاثیه
به نعمتهاي خدا نسبت به بنی اسرائیل و اختلافات آگاهانهي آنان اشاره میکند و میفرماید: 16 و 17 . وَلَقَدْ آتَیْنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ
الْکِتَبَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُم مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَی الْعَالَمِینَ* وَآتَیْنَاهُم بَیِّنَاتٍ مِنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ
بَغْیاً بَیْنَهُمْ إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِ ی بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَۀِ فِیَما کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ و به یقین، به بنی اسرائیل (: فرزندان یعقوب) کتاب (تورات) و
حکم و نبوّت دادیم و از (خوراکیهاي) پاکیزه به آنان روزي دادیم و آنان را بر جهانیان (هم زمانشان) برتري بخشیدیم.* و دلایل
روشنی از امر (دین) به آنان دادیم؛ و اختلاف نکردند، مگر پس از آنکه علم براي آنان (حاصل) آمد، به خاطر ستم (و حسدي)
صفحه 25 از 125
که در میانشان بود. در حقیقت، پروردگار تو در روز رستاخیز، دربارهي آنچه در آن اختلاف میکردند، میان آنان داوري میکند.
نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات به شش موهبت الهی نسبت به بنی اسرائیل اشاره شده است. الف) کتاب تورات که برنامهي
که سالیان دراز در بنی اسرائیل ادامه داشت و زمامدارانی همچون داود و سلیمان «1» سعادت آنان بود. ب) مقام حکومت و داوري
علیهما السلام را به وجود آورد. ج) مقام نبوت که بسیاري از پیامبران الهی از بنی اسرائیل برانگیخته شدند و تعداد آنان را از هزار تا
د) خوراکیهاي پاکیزه همچون بلدرچین که به آنان عطا شده بود. ص: «2» . چهار هزار نفر گفتهاند
و) «1» . 69 ه) برتري بنی اسرائیل بر مردم جهان در عصر خویش، هر چند بهترین امت در کل اعصار و جهانیان مسلمانان هستند
معجزات و دلایل روشن و منطقی که خدا به موسی علیه السلام داد و یا دلایل روشن و نشانههاي پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله
که در کتابهاي آنان آمده بود. 2. بنی اسرائیل با وجود دلایل روشن، ناسپاسی کردند و آگاهانه و سرکشانه به اختلاف در مورد
حقایق دینی و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله پرداختند و متفرق شدند؛ از این رو قدرت آنان ضعیف و متلاشی گشت و گرفتار
ذلّت شدند. آموزهها و پیامها: 1. از سرنوشت بنی اسرائیل پند بیاموزید و به دنبال اختلاف نروید که فرجام ناگواري دارد. 2. بنی
. اسرائیل قومی هستند که آگاهانه به اختلافات دامن میزنند. 3. رستاخیز، روز داوري خدا و پایان بخش اختلافات است. 4
اختلافات آگاهانه (نوعی ناسپاسی نسبت به نعمتهاي الهی است و) گرفتاري در رستاخیز را به دنبال دارد. *** قرآن کریم در
آیات هیجدهم و نوزدهم سورهي جاثیه به لزوم پیروي از شریعت و پرهیز از پیروي هواي نفسِ ناآگاهان، و سرپرستِ ستمکاران و
پارسایان اشاره میکند و میفرماید: 18 و 19 . ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَی شَرِیعَۀٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ* إِنَّهُمْ لَن یُغْنُوا
عَنکَ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَإِنَّ الظَّالِمِینَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَاللَّهُ وَلِیُّ الْمُتَّقِینَ ص: 70 سپس تو را بر شریعتی
از امر (دین) قرار دادیم؛ پس، از آن پیروي کن و از هوسهاي کسانی که نمیدانند پیروي نکن.* [چرا] که آنان هیچ چیز از
(عذاب) خدا را از تو دفع نمیکنند و در واقع، ستمکاران برخی از آنان یاوران برخی (دیگر) هستند و خدا یاور خود نگهداران
به معناي راهی است که در کنار نهرها براي رسیدن به آب، احداث میکنند و به هر راهی که « شریعت » . است. نکتهها و اشارهها: 1
انسان را به مقصد میرساند، شریعت گویند و در این آیه مقصود از شریعت راه آیین حق است که انسان را به سرچشمهي آب
است و در این جا مقصود دین وآیین حق « چیز یا کار » به معناي ،« امور » مفرد « امر » 2. واژهي «1» . حیاتِ وحی و سعادت میرساند
است که پیامبران و مؤمنان از آن پیروي میکنند تا به نجات و پیروزي برسند. 3. در این آیه پیروي از راه دین در برابر پیروي از
هواي نفس جاهلان قرارگرفته است؛ چرا که هرکس از راه وحی روي برتابد و به هربرنامهي غیر الهی روي آورد، در حقیقت به
پرتگاه ناآگاهی هواي نفس سقوط کرده و پیروي از شریعت با پیروي از هواي نفس قابل جمع نیست. 4. در این آیات بیان شده که
افراد ناآگاه و رهبران غیر الهی که مورد پیروي قرار میگیرند، نمیتوانند در رستاخیز به کسی کمک کنند و او را از عذاب الهی
نجات دهند؛ چرا که خود آنان نیز گرفتار عذاباند. 5. در این آیات اشاره شده که هر کس سرپرست و یاوري دارد، ولی سرپرست
و یاور پارسایان خداي عادل و مهربان است و سرپرست و یاور ستمکاران، ستمکاران دیگر هستند، که سرپرستی آنان جز آزار و
6. هر چند روي سخن این آیات با پیامبر صلی الله علیه و آله ظلم نتیجهي دیگري ندارد. ص: 71
. است اما مقصود همهي مؤمنان هستند که باید از شریعت حق پیروي کنند و به دنبال هواي نفس جاهلان نروند. آموزهها و پیامها: 1
شریعت حق، اسلام است، پس از آن پیروي کنید. 2. بین هواي نفس و شریعت الهی، یکی را انتخاب کنید که این دو با هم قابل
جمع نیستند. 3. جاهلان، مدافع خوبی براي شما نیستند. 4. اگر یاور و سرپرست شما ستمکار است، شما نیز ستمکارید. 5. اگر
یاوري و سرپرستی خدا را میخواهید، پارسا شوید. *** قرآن کریم در آیهي بیستم سورهي جاثیه به بصیرت آفرینی، هدایتگري و
رحمتگري قرآن اشاره میکند و میفرماید: 20 . هذَا بَصَائِرُ لِلنَّاسِ وَهُديً وَرَحْمَۀٌ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ این (: قرآن) دلیلهاي بینشآور براي
جمع بصیرت و به معناي « بصائر » . مردم است؛ و رهنمود و رحمتی است براي گروهی که یقین میآورند. نکتهها و اشارهها: 1
صفحه 26 از 125
بیناییهاست که مقصود تنها دیدن با چشم سر نیست، بلکه منظور بینشهاي فکري و عقلی است و گاهی به تمامی اموري که مایهي
درك و فهم است اطلاق میشود. آري؛ قرآن و آیات شریعتآفرین آن، مایهي بینایی است و در همهي ابعاد زندگی به انسان
بصیرت میدهد. 2. چرا در این آیه بصیرتآفرینی قرآن را براي عموم مردم، اما هدایت و رحمت قرآن را براي اهل یقین قرار داده
است؟ ص: 72 پاسخ این پرسش آن است که قرآن به همهي مردم بینش میدهد، اما برخی از افراد
طالب یقین هستند و به دنبال مراحل عالی هدایت قرآن میروند و پس از هدایت مشمول رحمت الهی میگردند. آري؛ مراتب
روشنگري قرآن، متفاوت و مراحل استفادهي مردم از آن نیز مختلف است. 3. در این آیه، بصیرت اول آمده است که مایهي هدایت
است و هدایت مایهي نزول رحمت الهی است؛ یعنی این سه تعبیر حالت علت و معلول دارند. 4. این آیه قرآن را عین بصیرت،
. هدایت و رحمت معرفی کرده است. این تعبیر نشان دهندهي تأثیر، عمق و عظمت این کتاب آسمانی است. آموزهها و پیامها: 1
روشنگري و بصیرتآفرینی قرآن براي همگان است (و مخصوص افراد خاصی نیست). 2. اگر مراحل عالی هدایت و رحمتگري
قرآن را میطلبید، بکوشید از اهل یقین شوید. *** قرآن کریم در آیات بیست و دوم سورهي جاثیه به عدم مساوات بدکاران و
نیکوکاران و هدفمندي آفرینش جهان اشاره میکند و میفرماید: 21 و 22 . أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئَاتِ أَن نَّجْعَلَهُمْ کَ الَّذِینَ
آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَ اتِ سَوَاءً مَحْیَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ* وَخَلَقَ اللَّهُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَلِتُجْزَي کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَ بَتْ
وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ بلکه آیا کسانی که بديها را کسب کردند، پنداشتند که آنان را همانند کسانی قرار میدهیم که ایمان آوردند و
(کارهاي) شایسته انجام دادهاند، در حالی که زندگی آنان و مرگشان یکسان است؟! چه بد داوري میکنند!* و خدا آسمانها و
زمین را به حق آفرید، و تا هر کس به خاطر آنچه کسب کرده، جزا داده شود، در حالی که آنان مورد ستم واقع نمیشوند. تفسیر
قرآن مهر جلد نوزدهم، ص: 73 نکتهها و اشارهها: 1. در آیات متعددي از قرآن به عدم مساوات مؤمنان شایستهکردار و بدکاران
چرا که خدا عادل است، پس حتماً بدکار و نیکوکار در نظر او یکسان نیستند. 2. زندگی و مرگ «1» ؛ فسادگر اشاره شده است
نیکوکاران با بدکاران یکسان نیست؛ نتایج اعمال آنها مختلف است و ایمان و عمل نیک مؤمنان به زندگی و مرگ آنان رنگ
در اصل به معناي « اجترحو » .3 «2» . سعادت میدهد، همان طور که بدکاري خلافکاران به زندگی آنان رنگ ذلّت و عذاب میدهد
. جراحت است که اثرِ بیماري و آسیب بر بدن انسان است و گویا کسی که مرتکب گناه میشود روح خود را مجروح میسازد. 4
جهان بی هدف نیست، بلکه بر اساس حق آفریده شده و در همه جاي آن حق و عدالت حاکم است. 5. یکی از اهداف آفرینش
جهان، اجراي عدالت در مورد انسانهاست که به هر کس طبق اعمالش کیفر داده شود و به کسی ستم نشود. پس اگر در دنیا این
امر میسّر نشد، حتماً رستاخیزي برپا میشود تا بدکاران و نیکوکاران نتیجهي اعمال خود را ببینند و یکسان نبودن آنها ظاهر شود.
آموزهها و پیامها: 1. گناهکاران و مؤمنان شایستهکردار را مساوي قرار ندهید. 2. آفرینش جهان هدفمند و حقمدار است. 3. یکی از
اهداف آفرینش اجراي عدالت است. 4. پاداش الهی بر اساس عملکرد افراد است. *** ص: 74
آنگاه که هواي نفس، معبود میشود
قرآن کریم در آیهي بیست وسوم سورهي جاثیه به هواپرستی و فرجام عبرتآمیز آن اشاره میکند و میفرماید: 23 . أَفَرَأَیْتَ مَنِ
اتَّخَذَ إِلهَهُ هَوَاهُ وَأَضَ لَّهُ اللَّهُ عَلَی عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَی سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَی بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن یَهْدِیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ و آیا اطلاع
یافتی از کسی که هوسش را معبود خود گرفت؟! و خدا او را از روي دانش در گمراهی وانهاد و بر شنوائی او و دلش مهر نهاد و بر
دیدهاش پردهاي قرار داد؟! و چه کسی بعد از خدا او را راهنمایی میکند؟! آیا (غافلید) و متذکّر نمیشوید؟! شأن نزول: حکایت
کردهاند که شبی ابوجهل به همراه ولید بن مغیره در کنار کعبه دربارهي پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله گفتوگو میکردند و
ابوجهل گفت: به خدا سوگند! من میدانم که او راستگوست؛ و در این مورد به سوابق امانتداري و راستگویی پیامبر صلی الله
صفحه 27 از 125
علیه و آله استنادکرد. ولید به ابوجهل گفت: پس چرا به او ایمان نمیآوري؟ ابوجهل گفت: میخواهی دختران قریش بگویند: از
ترس شکست، تسلیم برادر زادهي ابوطالب شد. سوگند به بتهاي لات وعزّي که هرگز از او پیروي نخواهم کرد! پس از این واقعه
نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از پرستش «1» . بود که آیهي فوق فرود آمد و خبر داد که بر گوش و قلب او مهر نهاده شده است
هواي نفس چیست؟ هر گاه انسان خدا را رها کند و به دنبال خواستههاي نفسانی خویش برود و اطاعت از دل را بر اطاعت از خدا
مقدم شمرد، در حقیقت هوا و هوس ص: 75 خویش را پرستش کرده است؛ چون اطاعت از هر
برخی مفسران نیز تعبیر پرستش هواي نفس را اشاره به مشرکان قریش میدانند که به «1» . چیزي نوعی عبادت و پرستش آن است
البته مانعی ندارد که آیهي «2» . هر چیزي که دل میبستند و مطابق هواي نفس آنان بود از آن بتی میساختند و آن را میپرستیدند
آن است که خدا از احوال هواپرستانی همچون ابوجهل آگاه « گمراهی بر اساس علم » فوق اشاره به هر دو معنا باشد. 2. مقصود از
است و میداند که آنان شایستگی هدایت را ندارند و با لجاجت و کژروي راه هدایت را به روي خود میبندند، از این رو آنان را
در گمراهی وانهاد. و یا مقصود آن است که این هواپرستان آگاهانه راه گمراهی را در پیش میگیرند، یعنی با این که راه هدایت و
. گمراهی را میشناسند، به علم خود عمل نمیکنند و آگاهانه کژروي میکنند. البته تفسیر اول با ظاهر آیه سازگارتر است. 3
مقصود از مهر نهادن خدا بر گوش و دل و پرده افکندن بر چشم هواپرستان چیست؟ هواپرستان با لجاجت و کژروي خود، تمام
راههاي هدایت را برخود میبندند؛ از این رو خدا لطف و رحمتش را از آنان برمیدارد و آنچنان هواي نفس بر آنان غلبه پیدا
میکند که حسّ تشخیص نیک و بد را از دست میدهند و حقایق را درك نمیکنند و گویی پردهاي بر چشم و گوش و دل آنها
نهاده شده است. حقیقت سرایی است آراسته هوا و هوس گَردِ برخاسته نبینی که جایی که برخاست گرد نبیند نظر گرچه بیناست
مرد (سعدي) ص: 76 البته روشن است که مهر نهادن خدا بر دل و گوش هواپرستان به معناي جبر
نیست؛ زیرا در حقیقت این پردهها و مهرها نتیجهي اعمال خود آنهاست. پردهي الوان هوا را بِدَر تا به پس پرده ببینی چههاست
. (پروین) 4. هر چند آیهي فوق را در مورد ابوجهل دانستهاند، معناي آیه منحصر در او نیست و شامل همهي هواپرستان میشود. 5
در احادیث اسلامی خطرها و عواقب هواپرستی بیان شده است؛ از جمله: از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که در زیر آسمان
و نیز از امام صادق علیه السلام روایت شده که از هواي «1» . در نزد خدا، معبودي مبغوضتر از هواي نفس، پرستش نشده است
نفس خودتان بر حذر باشید، همان طور که از دشمنان خودتان میترسید؛ چرا که چیزي براي انسانها دشمنتر از پیروي از هواي
آموزهها و پیامها: 1. پیروي از هواي نفس انسان را به هواپرستی میکشاند (و از خداپرستی «2» . نفس و محصولات زبان نیست
بازمیدارد). 2. هواپرستی موجب گمراهی و عدم درك حقایق میشود. 3. هرکس که خدا او را در گمراهی وانهد، هیچ کس
نمیتواند هدایتش کند. 4. از سرنوشت هواپرستان درس عبرت بگیرید و بیدار شوید. *** ص: 77
قرآن کریم در آیات بیست و چهارم و بیست و پنجم سورهي جاثیه به بهانهجویی و گمانهزنیهاي ماديگرایان هواپرست در برابر
آیات الهی اشاره میکند و میفرماید: 24 و 25 . وَقَالُوا مَا هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا وَمَا یُهْلِکُنَا الَّا الدَّهْرُ وَمَا لَهُم بِذلِکَ مِنْ عِلْمٍ
این جز زندگی » : إِنْ هُمْ إِلَّا یَظُنُّونَ* وَإِذَا تُتْلَی عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ مَّا کَ انَ حُجَّتَهُمْ إِلَّا أَن قَالُوا ائْتُوا بِآبَائِنَا إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ و گفتند
و براي آنان هیچ علمی بدان (سخن) .« پست (دنیاي) ما نیست؛ میمیریم و زنده میشویم و جز روزگار، ما را هلاك نمیکند
نیست، جز این نیست که آنان گمان میبرند.* و هنگامی که آیات ما، در حالی که روشن است، بر آنان خوانده میشود، دلیل آنان
نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات سخن از «! نیاکان ما را (زنده کنید و) بیاورید اگر راستگویید » : جز این نیست که میگویند
مشهورند. آنان افرادي ماديگرا و منکر وجود خدا و معاد بودند و « دهریین » عقاید گروه خاصی از مخالفان اسلام است که به نام
میگفتند: چیزي جز طبیعت و روزگار نیست که میآید و میرود و بزرگسالانِ ما را میمیراند و نوزادان دیگر به دنیا میآورد و
گاهی به معناي روزگار و افلاك است که مقصود فاعل حوادث عالم است که در « دهر » .2 «1» . نسل بشر هم چنان تداوم مییابد
صفحه 28 از 125
عقیدهي مادیین دهريمذهب جانشین خدا میشود و گاهی به معناي مردم روزگار است که در سخنان اهلبیت علیهم السلام نیز
و مورد سرزنش واقع شده است. البته این که در احادیث آمده است که به دهر و « آمده ص: 78 است
مقصود همان معناي اول است. 3. هواپرستان دهري براي انکار معاد دلیلی ندارند و فقط گمانهزنی و «2» ، روزگار بد نگویید
بهانهتراشی میکنند و میگویند اگر راستگو هستید نیاکان ما را زنده کنید و بیاورید. در حالی که خدا بارها زنده کردن مردگان
در طبیعت و تولد فرزندان را به نمایش گذاشته است و هرگاه پیامبران همچون عیسی علیه السلام مردهاي را معجزهآسا زنده کنند به
آنها تهمت سحر میزنند. 4. روشن است که دهر به معناي روزگار و افلاك و طبیعت، مستقل در تأثیر نیست و نمیتواند کسی را
زنده کند یا بمیراند؛ زیرا مرگ و حیات نیاز به علت برتري دارد که خود داراي حیات مستقل و قدرت باشد و آن جز خدا نیست.
آموزهها و پیامها: 1. مادي گري سابقهاي طولانی در تاریخ بشر دارد. 2. ماديگرایان در مورد انکار معاد گمانهزنی میکنند، وگرنه
علمی ندارند. 3. منکران معاد بهانهتراشی میکنند و دلیلی ندارند. 4. در مورد معاد، علمی سخن بگویید و بهانهجویی و گمانهزنی
نکنید. *** قرآن کریم در آیات بیست و ششم و بیست و هفتم سورهي جاثیه با اشاره به قطعی بودن معاد، به زیانکاري باطلگرایان
اشاره میکند و میفرماید: 26 و 27 . قُلِ اللَّهُ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یَجْمَعُکُمْ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَۀِ لَا رَیْبَ فِیهِ وَلکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ*
خدا شما را زنده » : وَلِلَّهِ مُلْکُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَۀُ یَوْمَئِذٍ یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ ص: 79 بگو
میکند؛ سپس شما را میمیراند؛ آنگاه، در روز رستاخیز که هیچ تردیدي در آن نیست، شما را گرد میآورد؛ و لیکن بیشتر مردم
و فرمانروایی آسمانها و زمین فقط از آن خداست؛ و روزي که ساعت (: قیامت) بر پا میشود، در آن روز *«. نمیدانند
باطلگرایان زیان میکنند. نکتهها و اشارهها: 1. از آن جا که دهریین مادي گرا، مبدأ و معاد را منکر بودند، در این آیات به مسألهي
مبدأ و معاد اشاره شده است؛ یعنی نخست بر مسألهي پیدایش حیات انسان تأکید شده که واقعیتی انکارناپذیر است و نیاز به علت و
آفریدگاري توانا و دانا دارد. دوم بر مسألهي مرگ تأکید شده که به دست خداست و عامل اصلی مرگ انسان روزگار نیست بلکه
آفریدگار انسان است. و سوم بر مسألهي معاد و جمعآوري مردم در رستاخیز به عنوان یک مطلب قطعی تأکید شده است؛ زیرا اگر
خدا توانسته مردم را در آغاز بیافریند، بار دیگر نیز میتواند آنها را زنده و در رستاخیز جمع آوري کند. 2. روز رستاخیز قطعی
است و بدون تردید واقع خواهد شد؛ زیرا خدا عادل است و باید هر کس را به جزاي اعمالش برساند و در این دنیا امکان چنین
چیزي نیست، پس حتماً روزي خواهد بود که به حسابها رسیدگی شود. 3. دلیل دیگري که در این آیات در پاسخ دهریین
ماديگرا آمده آن است که خدا مالک و حاکم جهان است، پس قدرت آن را دارد که همهي مردم را بمیراند و آنان را در
رستاخیز گردآور. 4. باطل گرایان در رستاخیز زیان میکنند. آري؛ کسانی که به دنبال امور باطلاند و از حق میگریزند،
سرمایههاي وجودي خویش، همچون عقل و عمر و استعداد خود را بیهوده از دست میدهند و در رستاخیز ایمان و عمل شایستهاي
ندارند تا آنها را نجات دهد، از این رو در اصل سرمایههاي وجودي خویش زیان دیدهاند. ص: 80
. آموزهها و پیامها: 1. سامان دهندهي حیات، مرگ و رستاخیز، یکی است. 2. اکثریت مردم (بیایمان، حقایق هستی را) نمیدانند. 3
مالک و حاکم جهان را بشناسید (تا پی به مبدأ و معاد خود ببرید). 4. رستاخیز روز زیانکاري باطلگرایان است (بکوشید شما از
آنان نباشید). *** قرآن کریم در آیات بیست و هشتم و بیست و نهم سورهي جاثیه به حالات ملتها در رستاخیز و نامهي اعمال
آنان اشاره میکند و میفرماید: 28 و 29 . وَتَرَي کُلَّ أُمَّۀٍ جَاثِیَۀً کُلُّ أُمَّۀٍ تُدْعَی إِلَی کِتَابِهَا الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ* هذَا کِتَابُنَا
یَنطِقُ عَلَیْکُم بِالْحَقِّ إِنَّا کُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ و هر امّتی را به زانو نشسته میبینی، هر امتی به سوي نامهي (اعمال) خود
فراخوانده میشود؛ (و به آنها گفته میشود:) امروز آنچه را انجام میدادید جزا داده میشوید.* این کتاب ماست در حالی که علیه
به معناي سر « جاثیه » . شما به حق سخن میگوید؛ در حقیقت، ما آنچه را انجام میدادید، رونوشت برمیداشتیم. نکتهها و اشارهها: 1
زانو نشستن است، همان طور که در قدیم طرفین دعوا در دادگاه سر زانو مینشستند تا مشخص باشند و محاکمهي آنان صورت
صفحه 29 از 125
گیرد که این کنایه از آمادگی پذیرش فرمان یا اشاره به ضعف و ناتوانی افراد در رستاخیز است و نیز ممکن است جاثیه به معناي
البته مانعی ندارد که جاثیه به هر سه معنا باشد. 2. در این آیات از نامهي اعمال «1» . جمعیت انبوه و متراکم یاگروه گروه باشد
عمومی ملتها یاد شده است، که همهي نیکیها و بديها و زیباییها و زشتیهاي گفتار و کردار ملتها در آن ثبت است. تفسیر
قرآن مهر جلد نوزدهم، ص: 81 آري؛ انسان دو نامهي اعمال دارد: یکی نامهي اعمال شخصی و یکی نامهي اعمال عمومی ملت و
3. در این آیات به چند ویژگی نامهي اعمال اشاره شده است: «1» . امت که او به عنوان یکی از اعضاي آن امت مسئول بوده است
الف) افراد به سوي آن فراخوانده میشوند تا آن را بخوانند. ب) همهي اعمال انسان در آن نامه ثبت است. ج) آن نامه
سخنگوست و مطالب حق و کارهاي انسان را برایش بازگو میکند؛ پس اگر کسی سواد خواندن هم نداشته باشد، از محتواي آن
آگاه میشود. 4. مقصود از استنساخ اعمال در نامهي عمل آن است که اعمال انسانها توسط فرشتگان ثبت میشود، و یا این که
5. پاداش و کیفر انسان در رستاخیز بر اساس «2» . فرشتگان اعمال انسان را از کتاب تکوین نسخهبرداري و عکسبرداري میکنند
اعمال اوست؛ یعنی همان اعمال به صورت نعمت یا عذاب تجسّم مییابند و پاداش و کیفر او میشوند. آموزهها و پیامها: 1. در
رستاخیز، حساب ملتها پروندهاي جداگانه دارد (پس بنگرید در پروندهي ملت شما چه چیزي ذخیره شده است). 2. پاداش و کیفر
رستاخیز، تجسّم اعمال شماست (پس مراقب اعمال خود باشید). 3. اعمال انسانها در رستاخیز، سخنگو و حقگوست. 4. نامهي
اعمال، نسخهي دوم اعمال شماست که به دستور خدا نوشته میشود. 5. براي رستاخیز و روبهرو شدن با نامهي اعمال و عملکرد
خود آماده شوید. *** ص: 82 قرآن کریم در آیات سیام و سی و یکم سورهي جاثیه به فرجام
مؤمنان شایستهکردار و کافران مستکبر در رستاخیز اشاره میکند و میفرماید: 30 و 31 . فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَیُدْخِلُهُمْ
رَبُّهُمْ فِی رَحْمَتِهِ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِینُ* وَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوْا أَفَلَمْ تَکُنْ آیَاتِی تُتْلَی عَلَیْکُمْ فَاسْتَکْبَرْتُمْ وَکُنتُمْ قَوْماً مُجْرِمِینَ و امّا کسانی
که ایمان آوردند و (کارهاي) شایسته انجام دادند، پس پروردگارشان آنان را در رحمتش وارد میکند؛ تنها این کامیابی آشکار
است. * و امّا کسانی که کفر ورزیدند، پس (به آنان گفته میشود:) آیا آیات من بر شما خوانده نمیشد، و [لی تکبّر ورزیدید و
گروهی خلافکار شدید؟! نکتهها و اشارهها: 1. آیهي قبل به نامهي اعمال امتها و نوشته شدن اعمال انسانها اشاره کرده است و
اینک این آیات نتیجهي آن کار را بیان میکند که همان رسیدگی به اعمال در دادگاه عدل الهی و تعیین فرجام مؤمنان و کافران
است. قرآن کریم در این راه از روش مقایسه و مقابلهي دو گروه استفاده کرده است که یک روش تربیتی مفید است. 2. تعبیر
نوعی لطف پروردگار نسبت به مؤمنان را میرساند و تعبیر رحمت به جاي بهشت نیز آن لطف را تکمیل میکند و انسان « ربُّهم »
و مقصود همان بهشت «1» ( به معناي پیروزي همراه با سلامت (کامیابی « فوز » . مؤمن را به کامیابی روشنی رهنمون میشود. 3
رحمت الهی است. 4. تکبر و خلافکاري پیوسته از ویژگیهاي کافران است. و همین عوامل موجب انحراف، کفر و عذاب آنان
میشود. 5. در این آیات کافران به خاطر تکبّر و خلافکاري مورد سرزنش قرار ص: 83 میگیرند. هر
چند در آیات بعد از فرجام عذابآلود آنان نیز یاد میشود، اما همین سرزنش و توبیخ پروردگار، خود نوعی عذاب براي کافران
است. آموزهها و پیامها: 1. مؤمنان شایستهکردار، فرجامی نیکو دارند. 2. ایمان و عمل صالح زمینهساز لطف و رحمت الهی است.
3. تکبّر و خلافکاري زمینهساز کفر و توبیخ است. 4. به فرجام مؤمنان و کافران بنگرید و راه خود را انتخاب کنید. ***
مقصود از فراموشی خدا چیست؟
قرآن در آیات سی و دوم تا سی و پنجم سورهي جاثیه به بهانهجویی کافران در مورد رستاخیز و عوامل عذاب آنان اشاره میکند و
35 . وَإِذَا قِیلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَالسَّاعَۀُ لَا رَیْبَ فِیهَا قُلْتُم مَا نَدْرِي مَا السَّاعَۀُ إِن نَظُنُّ إِلَّا ظَنّاً وَمَا نَحْنُ بِمُسْتَیْقِنِینَ* وَبَدَا - میفرماید: 32
لَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَحَ اقَ بِهِم مَّا کَ انُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُونَ* وَقِیلَ الْیَوْمَ نَنسَاکُمْ کَمَا نَسِیتُمْ لِقَاءَ یَوْمِکُمْ هذَا وَمَأْوَاکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُم مِن
صفحه 30 از 125
نَاصِ رِینَ* ذلِکُم بأَنَّکُمُ اتَّخَ ذْتُمْ آیَاتِ اللَّهِ هُزُواً وَغَرَّتْکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا فَالْیَوْمَ لَا یُخْرَجُونَ مِنْهَا وَلَا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ و هنگامی که گفته
نمیدانیم ساعت (: قیامت) » : میگفتید ،«. به یقین، وعدهي خدا حق است و ساعت (: قیامت) هیچ تردیدي در آن نیست » : میشد
و بديهاي آنچه انجام دادند برایشان آشکار شود، و آنچه آن را *«. چیست؟ (ما) جز گمانی، گمان نمیبریم، و ما یقین نداریم
امروز شما را به فراموشی میسپاریم، همانطوري که ملاقات این روزتان را » : ریشخند میکردند آنان را فروگیرد.* و گفته میشود
فراموش کردید؛ و مقصد شما آتش است و هیچ یاوري براي شما نیست!* این (عذاب) به خاطر آن است که شما آیات خدا را به
و امروز از آن (دوزخ) بیرون آورده نمیشوند و از آنان تقاضاي عذرخواهی «. ریشخند گرفتید و زندگی دنیا شما را فریب داد
نمیشود (تا مورد رضایت قرار گیرند). ص: 84 نکتهها و اشارهها: 1. یکی از ویژگیهاي کافران آن
این سخنان .« ما به آن یقین نداریم و نمیدانیم که رستاخیز چیست » : است که در مورد رستاخیز بهانهجویی میکنند و میگویند
کافران از روي استکبار و بیاعتنایی و یا ریشخند است، وگرنه آنها رستاخیز را میشناسند. 2. در این آیات به عوامل عذاب کافران
اشاره شده است که عبارتاند از: الف) بهانهجویی در مورد رستاخیز؛ ب) کارهاي بد آنان؛ ج) ریشخند کردن عذاب الهی؛ د) به
فراموشی سپردن رستاخیز؛ ه) ریشخند کردن آیات الهی؛ و) فریب خوردن از دنیا. و در آیهي قبل نیز به دو عامل تکبّر در برابر آیات
الهی و خلافکاري آنان اشاره شد. 3. اعمال کافران در رستاخیز براي آنان آشکار میشود و همان عذابی را که مسخره میکردند
. آنها را فرا میگیرد. 4. مقصود از فراموش کردن روز ملاقات رستاخیز، فراموشی حساب و کتاب و مسئولیتهاي الهی است. 5
مقصود از به فراموشی سپرده شدن کافران از سوي خدا، در رستاخیز، همان بیاعتنایی و محرومیت آنان از رحمت الهی است،
وگرنه خدا در همه جا و همیشه حاضر است و چیزي را فراموش نمیکند. 6. کافران کم ظرفیت، فریب دنیا را خورده و غافل و
مغرور شدهاند و معمولًا کسی که مغرور میشود به دیگران با چشم حقارت مینگرد و آنان را مسخره میکند. غرور کافران آنقدر
7. جایگاه کافران دوزخ است و زیاد میشود کهآیات الهی را نیز به ریشخند میگیرند. ص: 85
یاوري نخواهند داشت و اجازهي خروج و عذرخواهی نیز به آنان داده نمیشود. فرجام کافران بد کردار و لجوج اینگونه است.
آموزهها و پیامها: 1. کافران در برابر رستاخیز بهانهتراشی میکنند. 2. در رستاخیز کافران گرفتار اعمال خویشاند و نتایج همانها را
میبینند. 3. هر کس رستاخیز را فراموش کند در قیامت فراموش و به او اعتنایی نمیشود. 4. فرجام کافران تنهایی وبییاوري و
عذاب است. 5. ریشخند آیات الهی و مغرور شدن به دنیا از عوامل عذاب است. 6. کافران در دوزخ زندانی میشوند. 7. فریب دنیا
را نخورید و آیات الهی را به ریشخند نگیرید که گرفتار عذاب خواهید شد. *** قرآن کریم در آیات سی و ششم و سی و هفتم
سورهي جاثیه با بیان صفات خدا به ستایش او میپردازد و میفرماید: 36 و 37 . فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماوَاتِ وَرَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ
الْعَالَمِینَ* وَلَهُ الْکِبْرِیَاءُ فِی السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ* و ستایش مخصوص خدایی است که پروردگار آسمانها و
پروردگار زمین است، (همان) پروردگار جهانیان.* و بزرگی (و ریاسَت) در آسمانها و زمین، فقط از آنِ خداست؛ و او
یعنی مالک و ،« ربّ » شکستناپذیر [و] فرزانه است. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات به پنج صفت خدا اشاره شده است: الف) او
مدبّر و حاکم اصلاحگر جهان است؛ ص: 86 ب) او بزرگ و با عظمت است؛ ج) خدا توانمندي
شکستناپذیر است؛ د) او فرزانه و حکیم است. 2. حمد و ستایش مخصوص خداست؛ زیرا او پروردگار همهي آسمانهاي و زمین
و جهانیان است، پس هر چه زیبایی و نیکی است از اوست و اگر گلی را ستایش میکنیم، در حقیقت خالق آن را ستایش میکنیم.
اعتقاد به ربّ النوعها و خدایان متعدد ،« پروردگار آسمانها و پروردگار زمین و پروردگار جهانیان فقط خداست » 3. تکرار عبارت
را براي موجودات جهان ردّ و توحید را اثبات میکند. 4. سورهي جاثیه با بیان دو صفت عزّت و حکمت خدا شروع و با همین دو
صفت او پایان یافت و در حقیقت در متن سوره نیز نشانههاي خدا و عزّت و حکمت او بیان شد. آموزهها و پیامها: 1. کسی را
ستایش کنید که پروردگار همهي جهان و جهانیان است. 2. همهي جهانیان و جهان یک پروردگار دارند. 3. خدا را به عظمت،
صفحه 31 از 125
ص: 87 «1» . عزّت و حکمت بشناسید
بخش